والدین و تربیت جوانان
2- جوان و سن جوانی
جوان در لغت به معنای : برنا ، هر چیز که از عمر آن ، چندان نگذشته باشد ، مقابل پیر و مجازاً به معنای تازه و نو[4] و در لغت عرب : جوان عبارت است از : الشابّ : من کان فی سنّ الشباب[5] ؛ یعنی کسی که درسن جوانی باشد .
در مورد واژهی شاب آمده است: «شَبَّ- شَبَاباً و شَبِيبَةً [شبّ] الغلامُ: آن كودك جوان شد» جوان در لغت مترادف کلمهی شاب و فتی در عربی است و در بارهی محدودهی سن جوانی بین محققین و علمای علم تربیت اتفاق نظر وجود ندارد ولی به طور کلی می توان گفت: سنین جوانی همان سنینی است که انسان هم به لحاظ جسم و هم به لحاظ اندیشه و روان از بیشترین نیرو برخوردار است.
برخی این دوران را پس از شکوفایی بلوغ تا سن ۲۶سالگی[6]به عنوان سن جوانی مطرح کرده اند، برخی دوران بلوغ را نیز جزء سنین جوانی به حساب می آورند و آن را تا مرز ازدواج میدانند[7]»؛ برخی نیز گفتهاند: «الشباب: الغلام من حد البلوغ الی الثلاثین»[8]، (نوجوان از هنگام بلوغ تا سی سالگی).
به هر حال جوانی دوره ای است که در پی کودکی و نوجوانی پدید می آید و به دنبال نوروز نوجوانی، بهار جوانی از راه می رسد، حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) می فرماید: «جوانی – این دوران مشعشع و درخشان – دوره ای است که اگر چه چندان طولانی نیست، آثارش یک آثار ماندگار و طولانی در همهی زندگی انسان است»[9].
سن جوانی مرحله ای حساس و مهم از عمر است که روایات، به غنیمت شمردن آن را، بسیار سفارش کرده اند؛ انسان در این دوران، از حالت کودکی و نوجوانی پا به عرصه ی جوانی می گذارد و به دنبال آن تغییرات اساسی در جسم، روح و فکر او صورت می پذیرد، و به همین دلیل هنوز حالت هیجان و آشگفتی ناشی از بلوغ را دارد، و در اثر داشتن انرژی و قدرت زیاد جسمانی و داشتن احساسات پرشور و رشد علاقه ها و آرزوهای بی شمار، درگیری بزرگی در روح و روان او ایجاد شده و گاه برای تشخیص مصالح خود، نیز مجال و فرصت درست اندیشیدن را پیدا نمی کند، ولی به مرور زمان از این حالت بیرون می آید و به دلیل رشد عقلانی کم کم، روبه اعتدال فکری می گراید، لکن این تعادل در همه یکسان نیست و در برخی تا ۲۱سالگی نیز طول می کشد. شاید به دلیل همین ویژگی باشد که جوانی در روایات به شعبه ای از دیوانگی و جنون تشبیه شده است: « الشُّبابُ شُعبَةٌ مِنَ الجُنونِ »[10]؛ (جوانی شاخه ای از دیوانگی است).