والدین و تربیت جوانان
6- شناخت عوامل مؤثر در تربیت موفق
در این مرحله در جهت تربیت فرزندان، شناخت دو گروه از عوامل مؤثر در تربیت برای والدین ضروری است؛ دستهی اول، عواملی که موجب موفقیت والدین در تربیت فرزندان می شود و به دنبال آن سعادت و شکوفایی فرزندان را در بر دارد و دسته ی دوم عواملی است که منجر به انحراف فرزندان و عدم توفیق والدین در تربیت آنان می شود؛ از میان عواملی که موفقیت والدین در تربیت فرزندن را موجب میشود، شناخت سه مورد مهم تر به نظر می رسد:
1- شناخت جایگاه جوان در خانواده: طبق حدیث نبوی، جوان در کشورکوچک خانواده، نقش وزیر و مشاور را دارد، مشورت نیز در آیات و روایات از جایگاه بسزایی برخوردار است و رفتار والدین با فرزندان جوان به عنوان وزیر و مشاور علاوه بر اهمیت، فوایدی به همراه دارد؛ از جمله ی این فواید، شخصیت دادن به جوان، رشد فکری، تقویت قدرت تصمیم گیری و بروز استعدادهای بالقوه می باشد.
2- شناخت خصوصیات روانی و عاطفی جوان: به دلیل نزدیک بودن این خصوصیات با دورهی نوجوانی بسیار به هم شباهت دارند، اما برخی از خصوصیات نیز مختص دوران جوانی است که اطّلاع والدین از آن ها ضروری می نماید، از بین این خصوصیات دو مورد جلوهی بیشتری دارند یکی از آن ها روبه رویی با بحران انتخاب و نیاز به تحکیم باورهای دینی است که مختص جوانی است و در اثر شرایط بحرانی دوران نوجوانی و بلوغ پدید آمده و جوان را در روبه رویی با مسائل مختلف، دچار سردرگمی میکند و نیاز به استدلال منطقی و راهنمایی درست والدین دارد. دیگری تفاوت هایی است که بین دختران و پسران جوان وجود دارد و هر کدام به لحاظ عاطفی و روانی، برخوردهای مناسب با خود را می طلبند، لذا لازم است والدین اطّلاعات کافی در این مورد داشته باشند.
3- شناخت نیازهای دوران جوانی: لازم است که والدین هم نیازهای معنوی فرزندان خود را دانسته و هم از نیازهای مادی آنان آگاهی داشته باشند.
در این میان همان طور که نیازهای مادی را مورد توجه قرار می دهند و خوراک و پوشاک فرزندان و نیازهای اقتصادی آنان را تأمین می کنند در جهت دفع نیازهای معنوی نیز توجه بیشتری مبذول دارند و مسائلی از قبیل فرهنگ اعتقادی، عبادی و هم چنین فرهنگ پوشش را در نظر داشته باشند و نیاز جوان به راهنمایی، تجربه و پشتیبانی والدین را در مسائل مختلف مدّنظر قرار دهند.
4- شناخت عوامل انحراف: یکی دیگر از وظایف والدین که در جهت تربیت فرزندن ضروری است؛ شناخت عوامل انحراف و سقوط جوانان است، این عوامل که منجر به عدم موفقیت والدین در تربیت فرزندان و در نتیجه تباهی آنان منجرمی گردد، به سه دسته تقسیم می شود: یک دسته عواملی که به خانه و خانواده بر می گردد، دسته ی دیگر عواملی که به جامعه و محیط اجتماعی مربوط می شود و دستهی سوم عوامل شخصی است که منشأ آن خود فرد است.
در مورد دسته ی اول باید گفت، خانواده از چند جهت می تواند موجب سقوط و انحراف فرزندان جوان باشد؛ مسائلی مانند تزلزل و از هم گسیختگی خانواده و رفتارهای نادرست والدین که گاهی در تقابل با هم و گاهی نیز در تعامل با فرزندان، تعارض ایجاد می کند و جوانان را دچار مشکل می کند؛ هم چنین نبودن تربیت صحیح در دوران کودکی تاثیر زیادی در عدم تربیت پذیری در سنین جوانی داشته و ضعف عاطفی از یک طرف و آزادی کنترل نشده از طرف دیگر می تواند منشأ انحراف جوانان در خانواده باشد.
اما جامعه و محیط اجتماعی نیز عوامل انحراف جوانان را فراهم می کند، گاهی از طریق دوستان و همنشینان وگاهی از راه مفاسد موجود در جامعه موجبات سقوط جوانان مهیا می شود ، محیط اقتصادی و اشتغالات نامشروع نیز تأثیر منفی در روند تربیت جوانان می گذارد، هم چنین در تهاجم فرهنگ بیگانه از راه های گوناگون بر این امر دامن زده و راه های سقوط و انحراف جوانان را در سطح جامعه گسترش میدهد.
دسته سوم (عوامل شخصی) که منشأ آن خود فرد است، شامل چند مورد می باشد، یکی از آن عوامل بی کاری و عدم استفاده ی صحیح از اوقات فراغت است که موجبات اتلاف عمر و انحراف جوان می شود، پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله و سلّم) در این مورد می فرماید:
«لأنَّ المُؤمنَ إذا لم یکُن لهُ حرفهً یَعیشُ بدینِهِ»[20]؛ (اگرمومن شغلی نداشته باشد، از دینش ارتزاق می کند و آن را تباه می سازد).
علاوه بر بیکاری، بی تجربگی، سادگی و عدم اطلاعات کافی نیز هلاکت بسیاری از دختران و پسران جوان را در پی دارد که عدم اعتماد به نفس و نداشتن روحیه انتقادگر بر این امر دامن می زند؛ عامل دیگری که جنبهی شخصی داشته و در برخی جوانان موجبات انحراف را فراهم می کند، غریزهی جنسی است که در این دوران با پشت سرگذاشتن بلوغ فعال می شود و به دلیل نداشتن درک صحیح از عشق و عاشقی، آنان را به بیراهه میکشاند.