والدین و تربیت جوانان
5- شناخت بحران های شروع جوانی
فرزندان در سنین اولیه (شروع جوانی) با سه بحران روبه رو هستند: بحران بلوغ، بحران هویت، بحران شخصیّت.
بحران بلوغ در اثر تغییراتی که در جهت تکامل جسمی فرزندان رخ می دهد، اتّفاق افتاده و تمام ابعاد زندگی آنان را تحت تأثیر قرار می دهد و منجر به احساس نا امنی و به هم ریختگی در جوان میگردد؛ والدین می توانند از طریق آرام کردن و کوچک سازی و آموزش مسائل بلوغ به فرزندان، از شدّت بحران بکاهند.
بحران هویت نیز به دلیل تغییرات ناشی از بلوغ ، رخ داده و تمام آموزه های قبلی نوجوان را به هم میریزد و به خاطر ویژگی های خاص روانی در این دوره، برداشت های جدید از زندگی، جهان بینی و… با اصرار دنبال میشود و هر چیزی ممکن است جوان را با دنیایی از سؤال روبه رو کند؛ در این موقعیت، عکس العمل والدین بسیار مهم است و برای کاهش شدت بحران لازم است والدین در برابر سؤال های نوجوان ، استقبال کرده و با جواب صحیح و قانع کننده، حس کنج کاوی او را جواب گو باشند و توجّه داشته باشند که در مقابل اصرار و پافشاری فرزندان نسبت به برداشت های جدید، ممانعت تنها کافی نیست؛ بلکه باید با پرهیز از نگرانی و تشویش، فرصت فهمیدن و درک همه چیز را به آنان بدهند و تا جایی که ممکن است، آگاهی های لازم را در اختیارشان بگذارند.
بحران شخصیت به دو دلیل اتفاق می افتد: یکی این که تأثیرات ناشی از بلوغ و بحران هویّت به عنـوان جزئی از شخصیت ، تـزلزلی در شخصیت نوجوان به وجــود می آورد و دیـگر آن کـه او می خواهد در بدو ورود به نوجوانی از حالت طفولیت و حقارت کودکی خارج شده و در جامعهی بزرگترها دارای شخصیتّی مقبول باشد و او را به رسمیت بشناسند و با او مانند یک فرد بزرگ رفتار کنند، در حالی که والدین و بزرگ ترها، معمولاً او را به دیده ی کودک نگریسته و با او مثل کودک رفتار می کند و این تناقض بین تمایل درونی و برخـوردهـای خـارجی، برشــدت بحـران می افزاید.
چند چیز شخصیت نوجوانان را تأمین می کند : توانایی انجام کار ، برخورداری از حق رأی و نظر دهی، داشتن حق مالکیت و…، که والدین می توانند با تامین این موارد، گامی بزرگ، در جهت تحکیم شخصیت فرزندان بردارند.
بعد از بحران های سه گانه که در اثر بلوغ اتفاق می افتد و یک مرحله ی حسّاس و تنش را به عنوان حدّ فاصل کودکی و جوانی به وجود می آورد، مرحله ی جوانی عملاً آغاز می شود.